بازم کار و بازرسی و من استرسی. این که میبینم همه دارن میرن جلو و من دارم درجا میزنم (که البته امیدوارم عقبگرد نزده باشم ) عصبیم میکنه. :( این حس بهم میده که یه لوزر واقعیم :(
البته حالا چیزی که بیشتر اذیتم میکنه داستانیه که با یلومن پیش اومد. عوضییییییییییییییییییییی!!! قد خر نمیفهمه! خیلی عصبانی شدم از کارش و این باعث شد وقع ما شودنت وقع!
خواستم یه غری زده باشم وگرنه دلم نمیخواد بعدها جیزی از امشب یادم بیاد
منبع
درباره این سایت